می پیچم به خود
همچون ماری
زخم خورده ی عقابی.
آخر
آن نگاه افسونگر
چه بود
که بر دیده ی من اش
همینو بگو
che ghashang.....CHON MARI ZAKHM KHORDE YE OGHABI......
آن نگاه خودت بود ... نگاه تو بود که مرا افسون کرد ... و با اینکه بسیار خسته بودن مرا به حرکت واداشت ... چشمانت را نبند می خواهم ....
سلام، کاش آدم همه زخمهایش را از عقابان و نه از شغالان داشته باشد.یا حق.
سلام عزیز دست مریزاد ....نگاه تند چشمان تیز بین تو اگر نبود .... حیای آسمانی من کجا بود ....صفای دلت برایم آرزوست ....یا علی
مواظب باش ! یه موقع چشمهای عقابو اشتباهی نگرفته باشی... در پناه حق پاینده باشی.
به چشمها اعتماد کن ! آخرین عضوی هستند که دروغ می گویند.سلام شراب عزیز !از اینکه سر زدید متشکرم.بدم نمی آید هر وقت پست جدید دارید من را با خبر کنید.پاینده باشید !
سلامزیبا بود و عمیقشاد و پیروز باشی .
چشمانم پر از خواهش بود و نگاهم مملو از نیازنمیدانم چگونهتو افسونش می خوانی که در بند افسون نگاه توست
چه زیبا بود شعر
همینو بگو
che ghashang.....CHON MARI ZAKHM KHORDE YE OGHABI......
آن نگاه خودت بود ... نگاه تو بود که مرا افسون کرد ... و با اینکه بسیار خسته بودن مرا به حرکت واداشت ... چشمانت را نبند می خواهم ....
سلام، کاش آدم همه زخمهایش را از عقابان و نه از شغالان داشته باشد.
یا حق.
سلام عزیز
دست مریزاد ....
نگاه تند چشمان تیز بین تو اگر نبود .... حیای آسمانی من کجا بود ....
صفای دلت برایم آرزوست ....
یا علی
مواظب باش ! یه موقع چشمهای عقابو اشتباهی نگرفته باشی...
در پناه حق پاینده باشی.
به چشمها اعتماد کن ! آخرین عضوی هستند که دروغ می گویند.
سلام شراب عزیز !
از اینکه سر زدید متشکرم.
بدم نمی آید هر وقت پست جدید دارید من را با خبر کنید.
پاینده باشید !
سلام
زیبا بود و عمیق
شاد و پیروز باشی .
چشمانم پر از خواهش بود
و نگاهم
مملو از نیاز
نمیدانم چگونه
تو افسونش می خوانی
که در بند افسون نگاه توست
چه زیبا بود شعر