خط های ممتد جاده
خطهای دنباله دار سفید
خطهای بی انتها
خطهایی که نمام نمی شوند و بعد از یه مدت تبدیل می شن به یه پیچ گنده
یه پیچی که حتی تو زندگی هم باور کردنش مشکل
بعدش دوباره خطهای مبهم
و بعد تو یه شب سرد پاییزی
یه خواب عمیق
نظرت چیه؟
وقتی این نوشته را می خونید یاد چی می افتید؟
من که یاد یه زندگی کسالت بار می افتم .......
و در ضمن فکر می کنم به خاطر تاخیر ناراحت شده باشن عده ای معذرت ........موفق باشید
نگار
خيلی قشنگ بود ............ولی فکر کرده بودي ها.....هر چی به ذهنت مياد بنويس
سلام...ممنون که سر زدی خیلی وبلاگ خوبی داری!!!باز هم سر بزن!
zendegi gol be tavane abadiyat
سلام خوبی؟
میدونی من یاد چی می افتم. یاد یه زندگی تکراری که هیچ چیز جدیدی در اون وجود نداره.
سلام .ممنون سر زدی . من نظرم موافق نظر خودت است .با شما هم عقیده ام ....
نظرم همینیه که گفتی!!دقیقا!!
سلام :)) جاده من و یاد بدبختی میندازه :)
هووووووم!!! چرا نمی رسیم پس!!!:(
باهات موافقم. یه زندگی کسالت بار
سلام؛ ... جاده اسم منو فریاد میزنه ! ... شادکام باشی
سلام اره دخترا فرشته هستن و کسی قدر اونا را نمیدونه به خاطر همین من وبلاگمو به دخترا اختصاص دادم حتما یک سری به من بزن فعلا بای
یاد تولد و مرگ افتادم